روزگار غریب

وطنم پاره تنم بر خاک تو بوسه میزنم ایران

روزگار غریب

وطنم پاره تنم بر خاک تو بوسه میزنم ایران

انتخابات ریاست جمهوری و موسوی



اول بگم واقعا بدون ملی گرایی ما یکی از بهترین نظام هایه انتخاباتی دنیا رو داریم دلیلش هم اینه که وقتی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نگاه می کنم و میبینم مردم یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین کشور هایه جهان (که البته داره نابود میشه و هم قطاراش هم باهاش میرن ته چاه خدا رو شکر) مجبورا بین دو تا کاندید که یکیشون یک قاتل بالفطره و اون یکی هم یک سیاهپوست احمقه نادونه که حداقل بجای استفاده از فرصت پیش اومده برای رهایی سایر سیاهپوست ها از شهروند درجه دویی اول دنبال پیدا کردن یک سگ اونم برای دخترشه که اتفاقا اونم به سگ آلرژی و حساسیت داره واقعا دلم میسوزه که این مردم واقعا چرا میگذارن دو تا حزب براشون دو تا مترسک و قاتل و میمون رو به عنوان کاندید معرفی کنن یعنی واقعا تویه یک مملکت 200 میلیونی مثل آمریکا 4 تا آدم بدرد بخور پیدا نمیشه محاله هستن منو شما هم خوب میدونیم ولی واقعا چرا مردم آمریکا میگذارن دو تا حزب با زندگی و آیندشون این کارو بکنن واقعا چرا؟ شاید اینقدر سرگرم فرعیات هستن که این مسئله براشون مهم نیست همین هم میشه که یک میمونی مثل بوش میاد رویه کار و اون همه جنایت میکنه.
بلاخره نتیجه سکوتشون هم دامن گیره خودشون شده باید بفهمن که اون زمانی که با پول مردم سایر کشور ها تویه رفاه زندگی میکردن تموم شد.وقتی نمیگذاشتن یا بی توجه به حرف اندیشمندانشون بودن که خطر میمونهایی مثل بوش و این اوباما رو جار میزدن تویه راهپیمایی ها حالا باید طاقت از بین رفتن کشورشون رو هم داشته باشن.حقشونه چون نگاه نکردن که با پوله مالیاتشون اونور دنیا خون مردم بیگناهی که حتی به نون شب محتاجا داره رویه زمین ریخته میشه حالا بخورن تا آدم بشن.
بگذریم برگردیم به انتخابات خودمون بحث من سره رقیب اصلی احمدی نژاده (البته اگر خادم جمهور اصلا کاندید بشه) یعنی میر حسین موسوی بقیه که چنگی به دل نمی زنن روحانی که با اون مسئله جاسوسی موندم چطور روش شده حرف از کاندیداتوری  حرف میزنه مردم خوب رویی دارن والا کروبی هم که واقعا خیلی اعتماد به نفس داره نمیدونم کی بهش گفته تو رای میاری به نظرم 100 سال هم که کاندید بشه کسی بهش رای نمیده چون خودمونی بگم هیچ چیزش با ریاست جمهور در نمیاد من که اگه کروبی رئیس جمهور بشه از خجالت آب میشم.
محسن رضایی هم که نظامی بوده این اواخر هم خودشو بد جوری خراب کرد هر چی بهش گفتن این سایت زرد (تابناک) که حامیش هستی مسخره بازی درآورده گوش نکرد تویه شعار هایه انتخاباتیش هم که حرف از دولت ائتلافی میزنه یکی نیست بگه آخه مگه اینجا لبنانه یا ما اینقدر حیرون و بدبخت شدیم که همچین دولت حیرونی رو بخوایم بیاریم سره کار اونم (لبنان از سر بدبختی و اینکه این احزاب و این فرقه هایه مختلف دینی رو ساکت کنه همچین کاری کرد وگرنه ما هیچ چیزمون به لبنان نمیخوره) از کدوم احزاب من که 3 تا شون رو میگ بقیه هم جیرهه خوار اینان
اصوا گرایان که اول تشنه قدرتن بعد پول 
اصلاح طلبان که اول تشنه پولن بعد قدرت
(این جمله رو میگن حسنی امام جمعه تبریز یا اردبیله گفته که راستی ها عقل ندارن چپی ها دین ندارن که البته حسنی تکذیب کرده بود و معلوم شد کاره روزنامه زرد ه شرق بوده البته به نظره من که 100 درصد درسته من که خودم حالم از این احزاب بهم میخوره با اینکه وجودشون تویه جامعه لازمه ولی به علت کثافت کاریهایی که میکنن آدم میلی به عضویت تویه هیش کدوم رو نداره)
کارگزاران این حزب از همه خطرناک تره چون تشنه پول و قدرت با همن
بقیه احزاب هم که جزء یکی از این سه تا هستن البته حزب خوب داریم مثل پیروان خط امام ولی خوب زیاد دیده نمیشن.نکته دیگه هم اینکه منظورم از حزب طرز فکر و عمله نه اشخاص ممکنه تویه کارگزارن آدم خوب باشه که صد البته هم هست. اینه نتیجه ایده محسن رضایی ببینین چه مملکت مسخره ایی میشه مملکتی که دولت ائتلافی داشته باشه اونم با این احزاب.هر روزش دعوا دارن بینه خودشون برای تقسیم مالو ثروتو قدرت بعد کی این وسط کباب میشه مردم بیچاره.
برسیم به موسوی گرچه آدم خوبیه ولی یک مشکله داره اونم قابل اعتماد نیست یک دفعه میگذاره میره اونم بدون هیچ توضیحی مگه زمان حیات امام موسوی نخست وزیر هاشمی نبود یک دفعه به سرش زد و رفت هیچی هم نگفت که چش بوده که امام ره هم ناراحت شدن و گفتن که "حالا چه وقت استفعا بود" میر حسین که از امام خجالت نکشید از رهبری هم نمیکشه اومدیمو بهش رای دادیم دوباره همون کار و کرد چی؟
 نکته دیگه اینکه میر حسین موسوی داره عینا همون شعارهایه احمدی نژاد رو تکرار میکنه خب این چه فایده ایی داره اگه قراره موسوی بیاد همون کارهایه احمدی نژاد رو انجام بده که احمدی نژاد داره خودش درست انجام میده دیگه چه نیازی به موسوی هست.
نکته دیگه و البته خنده دار و تعجب آور که موسوی گفته اینه که دلیلش برایه شرکت در انتخابات احساس خطر کردنشه ولی چرا الان جناب آقای موسوی احساس خطر کرده چرا زمان هاشمی با له شدن طبقات محروم و تورم 50 درصدی احساس خطر نکرد چرا زمان خاتمی که دختران ایرانی رو تویه مستعمره امارات حراج میکردن و اماراتی ها به دختران ایرانی میگفتن هلو و اشک ایرانی ها در اومده بود که چرا ما کاری نمیکنیم یا وزارت ارشاد خاتمی کتابهای و روزنامه های ناجور و شهوانی چاپ میکرد یا ایران مثل برده ایی تویه دست ابرقدرتها بود که داد رهبری هم در اومد که این چه وضعیه چرا این همه عقب نشینی میکنید چرا؟ چرا اون موقع احساس خطر نکرد واقعا که عجب آدمیه این موسوی حالا میگه برای مملکت احساس خطر میکنم اونم از چه جایی از حزب اصلاح طلب که طرف دار اصلیش آمریکاست.
بهرحال هاشمی تویه رقابت با احمدی نژاد فهمید که مردم علاقه ایی به طرز فکر و منشه اون ندارن کنار کشید کروبی هنوز ول کن نیست هنوز متوجه نشده که در حدو اندازه ریاست جمهوری نیست خاتمی این بار فهمید که اصلاح طلبها همون طوری که به شیخ و پیر اصلاحات   کروبی رحم نکردن به اون هم رحم نمیکنن پس کنار کشید رضایی هم که تلاش الکی میکنه اگه دفعه قبل کنار نکشیده بود می فهمید نگرش مردم به طرز فکرش چقدره اونم با تعداد رایی که می آورد قالیباف هم آدم زیرکیه بازم دید موقعیت براش جور نیست نیومد میمونه موسوی که باید خیلی چیز ها رو روشن کنه.
ولی یک نکته به نظره من رسیده شاید بشه گفت اون رویه سکه باشه شاید منظور موسوی از احساس خطر کردنش از کاندید شدن دوباره خاتمی بوده به همین علت اومده تا خاتمی با اون طرز فکر و همراهاش نتونن دیگه برگردن خاتمی هم نمی خواست که شکست هاشمی رو بخوره یعنی طاقت تعداد رای پائین رو نداشت ترجیح داد موسوی بمونه و اون بره تا رای ها در جبهه اصلاحات رویه یکنفر متمرکز بشه و اینطوری حداقل برایه آینده شانسی داشته باشه و عمر سیاسیش در عرصه ریاست جمهور مثل هاشمی
تموم نشه. اگر این فکر درست باشه پس موسوی در جبهه درستی وارد شده در واقع نمی تونسته تویه جبهه اصول گرایان ظاهر بشه که این حرکت رای ها رو از احمدی نژاد کم میکرد پس در اصلاح طلبان ظاهر شد تا هم جلویه خاتمی رو بگیره هم احمدی نژاد دوباره انتخاب بشه حتی اگه به قیمت خراب شدن وجه خودش باشه اگه اینطور باشه باید به هوش و تیز بینی و ایثارش مرحبا گفت.
البته اینا همش ایده و نظره نظره من اینه که اگه کاندیداها چشم بازی داشتن میتونستن از رویه سفرهایه استانی و استقبال مردم بفهمن رئیس جمهور بعدی کیه و مردم چه کسی رو بیشتر می پسندن کسی که مثل اونها بپوشه و بخوره بین فقرا رفت و آمد کنه کار کنه اول کاره مردم رو را بندازه اگه وقتی براش هم موند بره مسابقه کشتی رو ببینه نه مثل بعضی ها جام باشگاههای اروپا رو اونقدر نگاه کنه که چشماش قرمز بشن بعد اگه وقتی موند گره ایی از مردم باز کنه اگه دکتری افتخاری از این دانشگاه و اون دانشگاه یا دعواهایه سیاسی کثیف بین احزاب گذاشت به درد مردم هم برسه ناراحت نشه اگه لباش برایه فقرا و محرومین کثیف و خاکی بشه  مردم این جور رئیس جمهوری میخوان در واقع رئیس جمهوری میخوان که خادمشون باشه نه رئیشون.حالا هرکی همچین مرامی داره بسم الله میخواد موسوی باشه می خواد خاتمی باشه.اینه اون فرهنگی که احمدی نژاد با ریاست جمهوریش ترویج داد.خواست  که مردم رئیس جمهور انتخاب کنن که نوکریشون رو بکنه و به این کار هم افتخار بکنه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد