حتما
شما بچه هایه استشهادی که در دانشگاه ثبت نام میکنند و اونهایی که الان
چند روزه در فرودگاه مهرآباد تحصن کردن تا شاید اعزام بشن رو دیدین ولی
آیا واقعا به این خواستشون میرسن؟چند نکته است که باید به اونها دقت کنیم
تشکیل این گروها کاره واقعا خوبیه از نظر عملیات روانی ولی آیا قادر به
عملیات هستن؟ به نظر میرسه که نه؟ چرا؟ چون اولا ایران نمی تونه مستقیما
وارد کار بشه این اون چیریه که سران خائن عرب و امریکا و اروپا و روسیه و
اسرائیل می خواهند که ما وارد بشیم تا همه با هم بهمون حمله کنن و شاید
هدف اصلی ضربه زدن به لبنان در جنگ 33 روزه و این جنگ این بوده و باشه که
ما کنترله خودمون رو از دست بدهیم و وارد جنگ بشیم ولی مطمئنا اگر ما وارد
جنگ بشویم این جنگ تبدیل به یک جنگ صلیبی کامل میشه و خدا می دونه چند نفر
کشته میشن.
دوما ایران تنها کشور اسلامی است که نزدیک به 90 تا 95
درصدش شیعه و حکومت شیعی هم دارد شما در جایه دیگه هر دو رو با هم ندارید
حتی من مطمئن نیستم جایی بتونید حکومت شیعی پیدا کنید و تنها به مردم شیعه
محدود میشه.این دو فاکتور باعث شده ما مرکز توجه شیعیان جهان باشیم.
از
طرفی انقلابی داریم که 30 سال از آن می گذرد و رهبری ( به نظر من) نمی
خوان تنها کانون شیعیان جهان و البته جان حداقل 60 میلیون شیعه رو به خطر
بیندازن مگر ما هم مورد حمله قرار بگیریم که اون موقع اصلا موضوع چیزه
دیگه ایی میشه.این درسته که ایشون گفتن هرکس در این جنگ نابرابر کشته شود
شهید است ولی این سخن معنیش این نیست که شما رو به طوره رسمی از فرودگاه
مهرآباد اعزام میکنن نه.
به نظرم حاج سعید قاسمی راست می گفت سرباز
رهبری باید 20 کیلومتر از رهبری جلوتر باشه تا رهبری بتونه عملیات رو
فرماندهی کنه این یعنی چی؟ یعنی شما عقبید خیلی هم عقبید طوری که میشه گفت
تشکیل این گروهها نوعی نوش دارو بعد از مرگ سهراب به حساب میاد ولی چرا؟
چون شما یکماه از تلویزیون دیدید که غزه محاصره کامل است و رهبران حماس
مدام اعلام خطر میکردند ولی به علائم توجه نکردید به تجمع اعراب در امریکا
در کنفرانسی که با رژیم صهیونیستی در مورد مذهب و غیره صحبت کردن رو دیدید
ولی علائم رو نگرفتید حالا تشکیل این گروهها و خواستار اعزام اونم از
فرودگاه واقعا نشدنیه و کار شما رو تبدیل به یک کار عملیات روانی میکنه در
حالی که خواست شما عملیاته.
به نظم باید اینهایی که می خوان برن عملیات انجام بدن حداقل چند کار رو بکنن:
1-عربی در حدی بلد باشن که بتونن آدرس رو پیدا کنن و توهمون کشور عربی سردرگم نشن.
2-در
این مورد خاص حتی عبری هم باید تا حدودی بدونن یا حداقل بدونن مکانهایی
که می خوان در اون عملیات کنن به عبری چطور نوشته و خوانده و گفته
میشه تا بتونن به مقصد برسن
3-کار با سلاح گرم رو بلد باشن.
4-طاقت بالایی داشته باشن برای رسیدن به هدفشون شاید مجبور بشن گدایی کنن از تویه سطل آشغال غذا پیدا کنن تا به هدف نزدیک بشن.
5-به
علائم دقت کنن تا یک ماه مثل امروز عقب نمانن اگه به علائم دقت میکردن
همین استشهادیون یکماهه قبل وارد لبنان مصر و سوریه میشدن و کم کم نفوذ می
کردن و عملیات میکردن نه الان که زیره نظرن.
6-کسانی که می خوان عملیات استشهادی انجام بدن باید هویتشون مخفی بمونه نه برن تو فرودگاه تا تصویرشون ضبط بشه.
بعدا
اگه حتی خواستن برای یک سفر زیارتی حتی به کربلا برن توی کشور دیگه دستگیر
بشن یا حتی 24 ساعته تحت نظر باشن تویه فیلم پدر خوانده آلپاچینو یک حرفی
زد که به درد اینجا میخوره :"نذار هیشکی بفهمه چی تو ذهنت میگذره".
هوش، درایت ، تدبیر و دوراندیشی مقام معظم رهبری، مطلبی است که تمام
کسانی که با ایشان ارتباطی هر چند مختصر داشته اند به آن اذعان دارند. حتی
اظهار نظر های مقامات سیاسی و مذهبی کشورهای مختلف که توفیق دیدار ایشان
را داشته اند حاکی از همین مطلب است.
یکی از خصوصیات برجسته
مقام معظم
رهبری، قدرت بالا در تحلیل رخدادها و جریان های موجود چه در سطح کشور و چه
در سطح بین الملل ؛و نیز پیشبینی رخداد ها در آینده می باشد که بدین وسیله
توانسته اند از بروز بسیاری از مسائل و بحران ها هم در داخل و هم در صحنه
بین الملل جلوگیری نمایند.
در اینجا ابتدا به ذکر مواردی از پیشبینی های محقق شده ایشان می پردازیم :
1) به نقل از یکی از محافظین مقام معظم رهبری:
سال
1368 در مجلس خبرگان و در جلسه انتخاب رهبر پس از رحلت امام خمینی(ره)،
زمانی که آقای خامنه ای به عنوان کاندیدای اصلی مطرح شدند، 6 نفر با رهبری
ایشان مخالفت کردند که یکی از آنها خود ایشان بود.
در آنجا و در بین
صحبت هایی که می شد، آقای آذری قمی خیلی آقای خامنه ای را به قبول این
مسئولیت سنگین تشویق می کردند به حدی که آقای خامنه ای از این حرکت آقای
آذری قمی عصبانی می شوند و به ایشان می فرمایند:
"آقای آذری قمی
بفرمایید بشینید. ما شما را می شناسیم. در دوره های مختلف شما را امتحان
کرده ایم. این که شما الآن می گویید، 10 سال دیگر هم شما این را می گویید؟
10 سال دیگر این را نخواهید گفت. هر جا مقابل شما مطلبی علم بشود که شما
نپذیرید، مقابلش می ایستید".
و عین عبارت 10 سال مقام معظم رهبری تعبیر شد. 10 سال بعد آقای آذری قمی به قم رفت و فرادا نماز جمعه خواند و مخالفت کرد.
- به نقل از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان:
2)یک
روز بعد از جنگ دوم خلیج فارس در کنفرانس مادرید، عرب ها و اسرائیلی ها را
جمع کردند برای صلح خاورمیانه که آقا هم یک پیام مهم علیه آن داد. همه
رفته بودند، رئیس جمهور سوریه، لبنان و ... پشتیبان بینالمللی هم داشتند،
مثل آمریکا و شوروی. صلح به نظر ما و همة صاحبنظران قطعی بود. رسیدیم
خدمت آقا و گفتیم که ما تنها ماندیم. فرمودند:« درست است که همه دنیا جمع
شدهاند ولی من به شما میگویم صلح نخواهد شد و کنفرانس موفق نخواهد بود.»
در شرایطی بود که تحلیلگران میگفتند کار تمام شد. حتی بعضی آقایان در
ایران هم این نظر را داشتند. اسحاق رابین و حافظ اسد با واسطه مذاکره
میکردند و نزدیک به توافق بودند. بعد از حدود یک ماه انتفاضة اول آغاز شد
و در کمال ناباوری همگان روند صلح شکست خورد.
3) در مورد عقبنشینی اسرائیل بود. همه معتقد بودند که محال است عقبنشینی از مرزها آنهم بدون قید و شرط. رفتیم خدمت آقا؛ فرمودند: «من تحلیل شما را قبول ندارم.» ولی صریح نفرمودند. بعد از چند روز فرماندهان ما رفتند تهران خدمت آقا. عادتاً اینها طول عمر مسؤولیتشان دو سال بود. لذا عدهای از اینها برای جانشینی فرماندهان شهید آماده شده بودند. ابتدا فقط برای نماز از آقا اجازه گرفته بودیم. بعد درخواست دستبوسی کردیم. بعد خودشان فرمودند که کمی صحبت کنیم. فرمودند: «پیروزی شما خیلی نزدیک است، نزدیکتر از آنچه شما به ذهنتان برسد، همه شما با چشمان خود خواهید دید.» و بعد از چند روز ما دیدیم اسرائیل فرار کرد.
4) مساله سوریه بود. به خاطر سیستم امنیتی
بسیار بسته کسی نمی داند داخل سوریه چه میگذرد و ما نمیدانستیم که بعد
از مرگ حافظ اسد چه میشود. لذا همیشه نگران بودیم که یک مخالف سر کار
بیاید. یک بار که حافظ اسد مریض شد، خدمت آقا رسیدیم و گفتیم برایش دعا
کنید، فرمودند دعا میکنم. بعد از مدتی خوب شد. گذشت تا این که بار دیگر
حافظ مریض شد. دوباره خدمت آقا رسیدیم که دعا کنید، فرمودند: «البته من
دعا می کنم ولی ناراحت نباشید. چون کسی که بعد از او میآید برای شما خیلی
بهتر خواهد بود.» وزارت خارجه و اطلاعات که هیچ CIA هم نمی دانست چه
میشود. به هر حال حافظ فوت کرد و بشار آمد. و جداً وضع ما بعد از فوت
حافظ اسد خیلی بهتر شد. به طوری که اسرائیلیها می گویند، نمیدانیم کدام
از یک از اینها از دیگری اطاعت میکنند؟ صمیمیت ما با سوریه، اکنون به
صورتی است که هر زمان بخواهم با بشار دیدار و تبادل نظر می کنم .
و اما مواردی از پیشبینی های رهبری، که هنوز محقق نشده اند و در واقع زمان آنها نرسیده است:
1) به نقل از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان:
وقتی
که ما در جنوب لبنان پیروز شدیم. خدمت آقا رسیدیم و من با تأسف و ناامیدی
گفتم: « حضرت آقا هجده سال طول کشید تا حزبالله جنوب لبنان را آزاد کرد،
فلسطین چقدر طول خواهد کشید؟!» آقا فرمودند: « حالا که پرسیدید میگویم که
اعتقاد دارم آزادی قدس کمتر از آن طول میکشد.»
2) پیشبینی سقوط غرب:
-مقام معظم رهبری در دیدار جوانان مدرسه مجتهدی خطاب به آنان فرمودند که "شما شاهد سقوط غرب خواهید بود".
- در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی فرمودند (25/7/85):
"شما
باید خودتان را آماده کنید برای فردایی که بلاشک وزن این نظام متکی به
معنویت در معادلات جهانی بین الملل، ده ها برابر امروز خواهد شد. مطمئن
باشید که ما چنین روزی را در پیش داریم و شما جوان های امروز، آن روز را
خواهید دید".
- چشم انداز بیست ساله: سند چشم انداز بیست ساله می تواند شاهدی بر این پیشبینی باشد که حدود زمان سقوط غرب را اعلام میکند.
جزء پیشگوییهایشان (امام ره) هم هست که: «یهودیان کنار هم جمع میشوند و نابودی آنها زمانی است که انقلابی در شرق شود و یکی از فرزندان انبیاء، همنام یکی از انبیاء بنی اسرائیل قیام میکند.».
منبع: وبلاگ ایران 1404
لینک مطلب:http://ttaha.persianblog.ir/1386/12/
لینک کاملتر مطلب:http://www.eiiran.blogfa.com/post-28.aspx